loading...

ماجرای آقای بیچاره

داستان های کوتاه که شاید با هم ارتباط داشته باشند . ولی کاملا جالب هستند

بازدید : 287
جمعه 15 آبان 1399 زمان : 19:39

چرایش را نمی‌دانم ولی وقتی کودک بودم فکر می‌کردم در بیست و دو سالگی یک انسان بزرگ سال خواهم بود که باری از مسئولیت‌ها و تجربه‌ها را خواهم داشت لکن الان چهل ساله شده ام و هر روز بیشتر و بیشتر می‌فهمم که چقدر کودک شده ام . پسرم شبیه من است ساده راستگو خجالتی ولی پرتلاشتر و شجاعتر و باهوشتر است

فردا شوو میشه مانثِ پنجم لئک!
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی